تو این تعطیلات از شهر کنده بودیم و رفته بودیم شمال.لب ساحل به ترتیب من و محبوبه و نجمه و مهدیه(دختر عمه هام)نشسته بودیم که فرناز گفت یه کلاغ چهل کلاغ بازی کنیم.
بازی از این قراره که یه کلمه ای رو نفر اول میگه و تا نفر آخر این کلمه درگوشی گفته میشه.به طوری که تا نفر آخر این کلمه به کلی عوض میشه و موقعیت پیش میاد تا هار هار بخندید.من شروع کردم به بازی.اوومدم سر به سر فرناز بذارم برای همین در گوش محبوبه گفتم فرناز گوزو.
فرناز نفر آخر بود و باید خودش کلمه را بلندمیگفت.اگه درست پیش میرفت اوون باید بلند میگفت فرناز گوزو.
کلمه چرخید تا به فرناز رسید.اوومد که بگه سرخ و بنفش شد و گفت فرناز انو.تعجب کردم.بعدا فهمیدم که وقتی به محبوبه گفتم فرناز گوزو.خوشش اومده بود از این شوخی و به نجمه گفته بود فرناز رینو و نجمه هم به فرناز رینو تغیرش داده بود و به مهدیه گفته بود.
و اینگونه بود که لقب فرناز رینو شد.این وسط فقط کرم مهدیه از همه کمتر بود.هار هار هار
پس کلی خوش گذشته جای ماخالی
قالب جدید مبارک مریم.یه سری به منم بزنی بدنیستا.اگه نظرم بدی که ممنونت میشم
mersi nazam
man ke hamash tu webe to hastam
رشته موردعلاقه ام میکروبیولوژیه مریم جان.راستی چندوقتیه دیگه اپ نمیکنی تنبل شدی
yaaa ya doonseng!
bar sare weblogeman che amade?!!