من و یه فندق تنها

یادداشت های من و فندق

من و یه فندق تنها

یادداشت های من و فندق

بیوگرافی فندق

بیوگرافی فندق

فندق اوج احساسات دختری  مجرد به نام مریم به مرد ایده آل خود است که به جز رنگ موها هیچ شباهت دیگه ای به فندق ندارد ولی همواره اصرار بر آن است که این موجود افسانه ای را که ندرت میان آقایان یافت میشود را فندق بنامیم.قدی بلند(البته نه آنقدر بلند که من را از ارتفاع 3 کیلومتری محقرانه نگاه کند) اندامی ورزیده و هیکلی متناسب و فوتبالیستی دارد.مهندس آی تیه و اگه یه کمپانی کوچولو موچولو هم داشت بهتر میشد:دی

حالا که نداره من به همون مهندسشم راضیم.قراره در آینده با هم پول پارو کنیم ولی الان همچنان خبری نیست.سالمه و تنبل نیست و سحرخیزه و به مقدار لازم غیرت داره.موهایی به رنگ فندقی و گردنی متناسب با هیکلش(نه خیلی کوتاه که سرش بچسبه به بدنش و نه خیلی بلند که از پاهاشم بلند تر باشه) داره.چشم هایی خاکستری داره و کلا قیافه ی جذابی داره.یه اشراف زادس و این موضوع به خوبی از طریقه ی رفتارش معلومه.خوب حالا  ببینم به نظر شما این فرد کمی نایاب نیست؟؟؟